در فوتبال ایران مدیران همواره حاشیه امنی دارند و با اینکه از سمت خود برکنار میشوند اما نظارتی بر روی عملکرد آنها نیست.سوءمدیریت بی تردید یکی از بزرگترین و اساسی ترین مشکلات موجود در فوتبال ایران است.
به هر سو که نگاه کنیم، ردپای این مسئله به خوبی مشهود است. هیچ تفاوتی هم در این میان، بین باشگاههای کوچک و بزرگ و حتی در عرصه ملی وجود ندارد بلکه هرکدام به سهم خود، اسیر بی کفایتی در مدیریت هستند و این است حال و روز فوتبال ایران!
نکته تعجب برانگیز اما حاشیه امنی است که این مدیران دارند. یعنی آن طور که شایسته است، به نظر میآید که این افراد تحت رصد نهادهای نظارتی نیستند و پس از پایان دوران مدیریت خود، حتی اگر اثبات شود که پول بیت المال را به درستی و بر اساس منافع باشگاه مصرف نکرده اند بازهم هیچکس نیست که از آنها حساب بکشد و مدیران را وادار کند تا پاسخگوی عملکرد خود باشند.چند تا مدیر عامل حداقل در پرسپولیس و استقلال سراغ دارید که پس از رفتنشان کوهی از بدهی بر جا نگذاشته باشند؟بدون شک هیچ!
از سرخابیها تا فدراسیون فوتبال؛ مشترک مورد نظر در دسترس نیست!
پرونده مارک ویلموتس شاید بزرگترین و فاجعه بارترین عملکردی بود که یک تیم مدیریتی در فوتبال ایران میتوانست از خود بر جای بگذارد. فدراسیون فوتبال ایران تحت اداره افرادی چون مهدی تاج، محمدرضا ساکت و... باعث به بار آمدن خسارتی چند میلیون یورویی به فوتبال ایران شد اما حالا با گذشت چند ماه از آن ماجرا و سرد شدن تب آن در جامعه و رسانهها، گویی آب از آب تکان نخورده و نه تنها هیچ خبری از پیگیریهای پرسروصدای روزهای نخست نیست، بلکه در حال حاضر تاج،ساکت،شکوری و ... در تیمهای سپاهان و پرسپولیس به پست و مقامهای جدید رسیده اند و مهدی تاج هم گویی بدون اینکه لزومیبه پاسخگویی ببیند به کسب و کار خود مشغول است!
در استقلال و پرسپولیس هم اوضاع چندان متفاوت نیست. هر دو باشگاه طی سالیان اخیر حضور چندین و چند مدیرعامل مختلف را تجربه کرده اند.مدیرانی که نحوه انتخاب شدنشان برای چنین سمت مهمیبه هیچ عنوان شفاف نیست و عدهای بر این باورند که صرفا نزدیکی و وفاداری و رفاقت این افراد به شخص وزیر ورزش از اصلی ترین عوامل برگزیده شدن برای چنین پستی است.با این حال آنها هم پس پایان ماموریت شان و در حالی که با علامت سوالهای زیادی در خصوص عملکردشان مواجهند، نه توضیح شفافی به مدیران بالادستی خود میدهند و نه این مدیران پاسخی به رسانهها که واسطه بین مردم و مدیران هستند میدهند.
یقینا تا زمانی که چنین حاشیه امنی برای این مدیران وجود داشته باشد، آنها نه خود را ملزم به اصلاح روشهای خود میبینند و نه تلاشی در جهت بهبود وضع فوتبال ایران انجام خواهند داد چون اساسا در جایی که شفافیت و پاسخگویی وجود نداشته باشد، مدیران میآیند،میروند و هرگز هیچ توضیحی هم برای کارهای انجام شده،پولهای خرج شده و بدهیهای انباشته نخواهند داشت!
حکایت خوبان2909:تکامل عقل در منطق اهل بیت( ع)